تا به حال به این فکر کردید که عشقتان شما را نمیبیند؟ حس کردید قدردان کارهایتان نیست؟ یا به این فکر کردید که کاری که میکنید خیلی ارزشمند است اما یارتان متوجه مهم بودن آن نشده و یا کلا برعکس! تا به حال فکر کردید عشقتان توجهی به شما نمیکند؟ اینها تماما سوالاتیست که همه عاشقان از خود میپرسند و یا درگیر آن هستند.
چه کنیم؟
به عنوان یک کهنهسرباز عشق که ۱۶ سال بدون وقفه عاشق یک یار بینظیر بودم و البته روزهای خوشی و ناخوشی را با هم چشیدم پیشنهاداتی دارم که اینجا مینویسم تا شما از این تجربیات استفاده کنید و به جای چشیدن! بخوانید تا شاید تجربه تلخ را کمتر داشته باشید.
۱- بیان کنیم
ایراد بسیاری از مردان و زنان ایرانی عدم ارتباط کلامی قوی است. بله در گفتن دوستتدارم و حرفهای عاشقانه کمکاری نمیشود ( هستند کسانی که در عشق خسیس می شوند و تصور میکنند عشق بورزند خود را کوچک خواهند کرد، بگذریم که گاهی افرادی پیدا میشوند که ظرفیت پذیرش عشق واقعی را ندارند!!!) اما در بیان و دیدن جزئیات کمکاری میکنند. ببینید من یک مثال میزنم که اینگونه راحتر فهم شود. وقتی عشقتان به هر دلیلی امکان ارتباط مستمر را ندارد و پنهانی با شما در تماس هست یادتان باشد برای هر بار ارتباط خطری را به جان میخرد پس شما باید ارزش کار او را بدانید و از او قدر دانی کنید.جالب اینجاست که اگر شما همیشه این موضوع را رعایت کنید و از عشقتان تشکر کنید او متوجه میشود که درکش کردید و در نتیجه تلاش بیشتری هم میکند تا با شما در تماس شود.
اینکه شما متوجه کارهای پر ریسک او برای عشقتان هستید و بیاناش نمیکنید به هیچ دردی جز قدرشناسی در قلبتان نمیخورد. عشق درخیره شدن به عشق را شخصا بسیار دوست دارم اما عاشقی یعنی بیان احساسات! عاشقی یعنی اینکه به عشقت بگویی عزیزکم میدانم که چقدر برای این عشق تلاش میکنی من عاشق همین تلاشهایت هستم که باور دارم همین یک جمله از صدبار دوستتدارم به دل بیشتر مینشیند. ببینید این مسئله مهمی است و متاسفانه عشقهای زیادی بخاطر همین عدم توجه به جزئیات نابود شدهاند.
از یاد نبرید که عشق حس احترام و برابریست. اینکه تصور شود یک سوی ماجرا وظیفه دارد و دیگری باید قضاوت کند و خود هیچ تلاشی در عشق نکند نه معنی عشق میدهدو نه حتی دوستی صمیمی! این سواری دادن به دیگریست. برایم قابل درک نیست که چطور زنان و دختران و گاه مردان و پسران این اجازه را میدهند که تحقیر شوند و یا حق انتخابشان سلب شود. بله ایران سنتی/عرفی است و این قابل درک است اما مگر ما در دوران سنت و عرفنگری زندگی میکنیم! خدا رو شکر پا به دنیای اسمارت گذاشتهایم و زندگیها تغییر کرده است پس این نگرش پوسیده سنتی/عرفی که نباید دستوبال ما را بگیرد.
۲- خودتان را جای عشقتان بگذارید
اگر میخواهید قدردان عشقتان باشید یکبار خودتان را جای او ترسیم کنید. یکبار جلوی آیینه بنشینید و بگویید چه مشکلاتی برای عشقتان وجود دارد و این تمرین را به کمک عشقتان انجام دهید. روبروی هم بنشینید و یا پشت تلفن به او بگویید که «عزیزم چه محدودیتهایی داری؟» به او اطمینان دهید که میخواهید وضعیت او را درک کنید! خواهشا زود قضاوت نکنید و بگذارید او حرفهایش را بزند. بین حرفهایش نپرید! خود من شخصا بارها این اشتباه را کردم و تلاش میکنم کم بین صحبت یارم بدوم. بگذارید یک گوش شنوا شوید. هر چه گفت با لبخند و یا دستکم نگاه کردن به چشمان او گوش کنید. لطفا با تاکید بسیار! نگویید بدتر از تو هم هست! آقا جان، خانم جان عشقتان اصلا میخواهد خودش را لوس کند و یا میخواهد شما بیشتر به او توجه کنید! این چرندگویی که بدتر از تو هم هست را به زبان نیاورید!!!! به او بگویید حرفهایت را شنیدم و بیشتر از قبل دوستت دارم.
۳- اصرار نکنید
آی عاشقای عزیز وقتی یک نفر میگوید خودم تماس میگیرم اگر یک هفته هم طول کشید با صبر کنید. اینکه زود جوش بیاورید و زود تماس بگیرید شاید باعث مشکلات بسیاری شوید. کمترین این مشکلات عدم اطمینان عشقتان به شماست و بدترین آن احتمال جدایی!
اینقدر اصرار نکنید که امروز باید حرف بزنیم و یا امروز باید ببینمت! من ۱۶ سال عاشقم و ۱۰ سال است که یارم را از نزدیک ندیدم! ۱۰ سال دستانم حسرت نوازش دستاناش را دارد و گاه آنقدر دلم برایش تنگ می شود که ناخواسته قطره اشکی هم میریزم. ببینید اگر به عشقتان ایمان دارید ۲۰ سال هم شده صبر کنید اما کاری نکنید که بخاطر لجبازی و اصرار شروع نشده تمام شود.
البته بگویم که گاهی تعلل بعضی ها هم آدمی را جان به لب میکند. باور کنید گاهی مسائلی هست که در طول زمان متوجه آن خواهید شد پس با درک این موضوع شما اصرار نکنید. این نکته سنجی شما درخصوص صبوری میتواند عشقتان را قدرتمندتر کند.
از فواید و دلایل صبوری حرفها بسیار است و جداگانه خواهم نوشت.
۴- عشق ورزیدن در بیزمانی
این بخش از نوشتارم خطاب به کسانیست که عاشق سوپرایز هستند. یکی از نکات مهم در عاشقی! استفاده از بیزمانیست! یعنی جدول ضرب و تقسیم برای عاشقی درست نکنید. عشق هر لحظه به سراغتان آمد بیاناش کنید. بگذارید خودتان باشید. خود خودتان که در لحظه سلام بگوید! وای چقدر الان خوشحالم که دیدم عکست و اسمت افتاد روی گوشی! یا بگید مگه از من خوشبختتر هم هست؟ سعی کنید در دیالوگ برقرار کردن با عشقتان به او بفهمانید که عشق هیچ تایم و تاریخی ندارد و من همیشه عاشقت هستم! درست مثل همان تشکر کردن بیوقفه از عشق این بحث نیز باید طوری باشد که واقعیبودنش عیان عیان شود. به عنوان یک مرد میدانم که عشقم فوقالعاده خجالتی است و به همین دلیل تا جایی که امکان دارد حواسم را جمع میکنم در چه زمانی چه حرفی را بزنم! از سویی دیگر آنقدر حرفهای جدی داریم که گاهی نیاز است در میان آن روحیه و عشقم را به او بدهم به همین دلیل در زمانسنجی عشق به هیچ وجه تایم مشخص را قرار نمیدهم بلکه در اوج یک بحث نیز به او میفهمانم که چقدر دوستاش دارم.
میدانم کمتر حوصله خواندن وجود دارد پس خلاصه تر مینویسم و فعلا یادداشت اول را تمام میکنم و از طرفی دیگر درست در زمان کاریام این یادداشتها را مینویسم و احتمال میدهم غلط املایی نیز داشته باشم :)
سپاس از شما بابت این پست و نکات عاااالی اش
