هنوز در خاک وطنم زن جرات ندارد به همسرش بگوید «نه» نمیخواهم با تو سکس داشته باشم! هنوز این درد تجاوز قانونی بسیاری از زنان عزیز ایرانمان را زجر میدهد. البته گاه زن و مرد نمیشناسد اما آنچه بر زنان ایرانزمین میرود غیرقابل شمارش است و هزاران انسان معصوم و آرام، زیر مشت و لگد مردان مست در شهوت، له شدهاند.
گویا سکس که باید تماما به اراده دو طرف باشد در سرزمین من و یا حتی فراتر از آن در جهان ورای اراده جهت عاشقی کردن یک اجبار برای ارضای یکطرفه شده است! و این امر به قدری اجباری شده که حتی فکر کردن به «نه گفتن» به آن خیلی روشنفکری محسوب میشود.
نوشتم در مورد این مسئله بسیار سخت است! چرا که سکس در کنار اجبار بعضی موارد عادت تن دادن شده است! عادتی که بخاطر ارضای لحظهای آن گاه فراموش میشود که این سکس! به معنای واقعی کلمه همان «تجاوز» است. تجاوزی از سوی همسر قانونی! تجاوزی قانونی از سوی همسری که قانونی است اما دیگر زندگی میان آنان از روی اجبار است.
داشتم متنی میخواندم که یک زن برای گفتن «نه» مدتها کلاس روانشناسی رفته و حالا هم که نه گفته است پس از کتک خوردن از دست همسر ناداناش، خودش عذاب وجدان گرفته که نکند اشتباه فکر میکند! باورم نمی شد، باورم نمی شد که چطور این افکار هنوز در او وجوددارد! البته در میان این افراد هستند کسانی که به خودشان و شخصیتشان احترام میگذارند و در مقابل این وضعیت تحمیلی، ایستادگی میکنند.
داشتم این متن را می نوشتم که عشقم پیام داد! مرا کاملا به عالم عشق برد!
یک بار با هم در مورد مسایل مرتبط با سکس صحبت کرده بودیم! شایدم دو بار!
شخصا معتقدم که سکس را نباید صرفا از منظر یک رابطه جنسی نگاه کرد! باید دو طرف آنقدر در این رابطه موافق باشند که یک رابطه جنسی از حالت صرفا جنسی به حالت معاشقه تبدیل شود. باید چنان دو طرف پیش بروند که هر دو پیش از ارضای جنسی، ارضای روحی شوند و پس از آن نیز تنها یک طرف ارضا نشود بلکه هر دو راضی از این همآغوشی باشند.
قبل از اینکه این مطلب از نظر بعضیها زشت و نامتعارف تلقی شود بگویم که سکس اگر بد بود که نتیجه آن انسان دیگری نمیشد! سکس اگر در مسیر درستاش باشد یکی از برنامههای زندگیست و باید عاشقها در مورد آن صحبت کنند و نباید پیش از صحبت با همدیگر همآغوشی کنند.
شخصا دوست دارم وقتی صبح عشق زندگیم در آغوشم بیدار شد با لبخندش روزم را چنان روشن کند که با انرژی آن لبخند